روز موعود فرا رسید به محض وارد شدن من به حیاط مدرسه چندین نفر از دانش آموزان به سرعت به طرف دویدند ،این صحنه کاملا برای من معلم عادی است و قبل از برگزاری هر آزمونی شاهد این صحنه هستم طبق تجربه
های قبلی کاملا می دانستم به هدف درخواست لغو آزمون به طرف من می آیند. همینطور هم بود از من می خواستند امتحان را به روز دیگری موکول کنم، اما من به تندی مخالفت کردم و خاطر نشان کردم که حتما آزمون را برگزار خواهم کرد... به محض ورود به کلاس باز درخواستشان را مطرح کردند اما توجهی نکردم و
ورقه های
امتحانی بین شان پخش شد و شروع به نوشتن کردند...بعد از جمع آوری ورقه ها درخواست تکرار آزمون شروع شد همه می گفتند که نمره کمی خواهند گرفت . طبق تجربه من تکرار آزمون تاثیر چندانی ندارد پس من مخالفت کردم . درخواست های مکرر حتی گریه و التماسشان فایده ای نداشت. چون از تغییر عقیده من ناامید شدند به مدیر مدرسه پناه برده اند و از ایشان خواهش کرده اند که از من بخواهد که تغییر عقیده دهم . وقتی مدیر مدرسه از من خواست آزمون را تکرار کنم بدتر عصبانی شدم و مخالفت کردم ...مدیر از من خواست که چون این دانش آموزان فرق می کنند دانش آموزان زرنگ و درسخوانی هستندو نگران نمره مستمر خود هستند این فرصت دوباره را به آنان بدهم . حرف مدیر مدرسه که از بهترین ها هستند نتوانستم زمین بیندازم.قبول کردم . البته به مدیر گفتم که تکرار آزمون از این گروه باعث خواهد شد گروه ب اعتراض کنند و اعتراضشان بجا خواهد بود چون تکرار آزمون فقط از یک گروه بی عدالتی است. مدیر را خاطر نشان کردم که در صورت اعتراض گروه ب آزمون را برای آنها تکرار نمی کنم چون طراحی آزمون و تایپ آن واقعا برای من زمانبر و طاقت فرساست. مدیر قبول کردند و گفتند که خودشان قضیه را گاه نوشته های یک دبیر ریاضی...
ادامه مطلبما را در سایت گاه نوشته های یک دبیر ریاضی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 7math-rp4 بازدید : 198 تاريخ : چهارشنبه 14 ارديبهشت 1401 ساعت: 19:44